غایتمندی به مثابه اصل بنیادی پیوند عقل و فاهمه
thesis
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی
- author هادی سالاری
- adviser یوسف نوظهور
- publication year 1394
abstract
چکیده کانت در تاریخ فلسفه اهمیتی فراوان دارد. از طرفی می توان او را بسط دهنده تفکری دانست که در تاریخ فلسفه به دوره جدید موسوم است و از طرفی دیگر خود آغازگر مسایلی است که بعد از خود مورد بحث است. کانت شئونی برای فهم انسانی جهان در نظر می گیرد که هر شأنی ناظر به قوه ای که منحصر در نفس انسانی می داند در نظر می-گیرد یعنی قوه شناخت قوه لذت و الم و قوه میل که هر یک در نظارت منبعی شناختی قرار دارد یعنی فهم، عقل و حکم. کانت می خواهد رابطه ی فهم و عقل را به واسطه ی قوه حکم بر بنیاد اصلی نهشته شده در آن آشتی دهد. پژوهش مورد نظر خواهان آن است در باب اصل غایتمندی به مثابه اصل بنیادی پیوند عقل و فاهمه به جستجو بپردازد. این اصل در طول تاریخ فلسفه سیری دارد که در اندیشه فیلسوفانی که به آن پرداخته اند، معانی و کارکرد متفاوتی داشته است که در پژوهش مورد نظر ضمن نگاهی گذرا به تاریخ تطوری این مفهوم اصل پژوهش مبتنی است بر معنا و کارکردی که کانت در اندیشه و فلسفه خود برای آن قائل است. این اصل وجوهی دارد که در طول پژوهش مورد بازخوانی قرار گرفته است. در این جستجو کتاب نقد قوه حکم محور اصلی پژوهش است. همچنین منابع دیگر در مورد بحث هم از خود کانت و هم آثار مربوط به آن مورد استفاده قرار گرفته است.
similar resources
غایت مندی به مثابه ی اصل بنیادی پیوند عقل و فاهمه
کانت برای فهم جهان شئونی قائل است و هر شأنی را ناظر به قوهای منحصر در نفس انسان میداند که عبارتند از قوه شناخت، قوه میل و قوه لذت و الم . هر یک از این قوا متعلق به منبع شناختی است که قانونگذار قوه تحت خود است؛ یعنی فهم، عقل و حکم. همچنین هر یک از این قوا، هرچند از حیث کارکرد متفاوت و متمایز از دیگری است ولی اصلی وحدتبخش همه آنها را به یکدیگر پیوند زده است. کانت درصدد است رابطهی فهم و عقل...
full textتفاوت فاهمه و عقل نزد کانت
کانت وجود علم و اخلاق را پیش فرض میگیرد و به بررسی حدود و ثغور هر یک میپردازد. در این راه او از اصطلاحات «عقل» و «فاهمه» استفاده میکند. در این مقاله به تعریف این دو مفهوم نزد کانت، از دیدگاهی که وجه تمایز آنها را آشکارتر کند، پرداخته میشود؛ سپس جایگاه این دو قوه در حیطۀ علم بررسی و آنگاه با بررسی مواضع اخلاقی کانت نتیجه گرفته میشود که از دیدگاه وی کار ویژۀ عقل در حیطه عمل و اخلاق رخ مینما...
full textنظریة بنیادی به مثابه روش نظریهپردازی
نظریة بنیادی روشی مدرن برای کشف مفاهیم بنیادی از دلِ دادههای تحقیق کیفی است. از این منظر، یک روش کیفی با تکنیک اکتشافی- استقرائی است، اما پوزیتیویسم روشی است کمّی با تکنیک قیاسی به دنبال تأیید یا ردّ مدل نظری و فرضیات تحقیق. نظریة بنیادی سه مرحلة اساسی کدگذاری باز، محوری و انتخابی دارد. البته مراحل روششناسی نظریة بنیادی لزوماً پیدرپی نیست؛ بلکه بر اساس تحلیل همزمان است. یعنی محقق همزمان میتو...
full textسنت به مثابه خاستگاه عقل
مقاله حاضر به بررسی تلقی گادامر از سنت و نسبت میان عقل و سنت می پردازد. ابتدا ضمن اشاره به معنای لغوی واژه سنت، سه تعریف انسان شناسانه، کلامی و سنت گرایانه از سنت ارائه و با یکدیگر مقایسه و در نهایت معنای اصطلاحی مورد نظر گادامر بیان می شود. گادامر که یک فیلسوف احیاگر سنت است دیدگاه خود در خصوص رابطه عقل و سنت را با تحلیل چگونگی نگاه روشنگری و رومانتیسم به عقل و سنت آغاز می کند. درحالی که فیلسو...
full textدیویدسن و اصل چریتی به مثابه شرط امکان تفسیر
دیویدسن در کوشش خود در تحقیق در باب چگونگی شکل گیری فهم، مفاهمه و تفسیر به اصلی موسوم به «اصل چریتی» توسل میجوید و از آن استفادة گستردهای در فلسفة خود میکنند. این اصل که خود در واقع مجموعهای از اصول مختلف و بههمپیوسته است بر سه مبنای انسجام، تطابق و توافق استوار است. در این مقاله با بررسی کارکرد و جایگاه و وجوه مختلف این اصل در فلسفة دیویدسن نشان داده میشود که وی این اصل را به واقع مجموع...
full textMy Resources
document type: thesis
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023